کد مطلب:25893 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:24

گنجینه پرسمان » اديان و مکاتب

آيا عزيز مصر، همسرش را مجبور كرد تا يوسف را در تنگنا قرار دهد و او را اغفال كند؟...

چنين مطلبي از داستان حضرت يوسفغ كه در قرآن آمده است، استفاده نميشود; بلكه بر عكس; عزيز مصر نه تنها همسرش را مجبور به اين كار نكرد، بلكه از متهم شدن خانوادهاش به اين كار ناراضي بود، لذا وقتي از ماجرا باخبر شد، حضرت يوسفغ را مورد تهمت قرار دادند، ]يوسف[ گفت: او مرا با اصرار به سوي خود دعوت كرد و در اين هنگام شاهدي از خانواده آن زن شهادت داد كه اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن زن راست ميگويد و او از دروغگويان است و اگر پيراهنش از پشت سر پاره شده، آن زن دروغ ميگويد و او از راستگويان است، هنگامي كه ]عزيز مصر[ ديد پيراهن او ]يوسف[ از پشت سر پاره شده گفت اين مكر و حيله شماست كه مكر و حيله شما زنان عظيم است، يوسف از اين موضوع صرف نظر كن، و تو ]اي زن[ براي گناه خود آمرزش بخواه كه تو از خطاكاران بودهاي(يوسف، 26ـ29)( براي آگاهي بيشتر ر.ك: تفسير نمونه آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 387 به بعد، دارالكتب الاسلامية، تهران. )

از آية 25 اين سوره (قَالَتْ مَا جَزَآءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوَّءًا...)، استفاده ميشود كه، عزيز مصر نسبت به اين مسئله، از خود بيغيرتي نشان نداده، بلكه بر عكس پيگيري كرد تا مجرم شناسايي شود; لذا همسر عزيز پيشدستي كرده و از حضرت يوسفغ شكايت كرد كه متعرض من شده و بايد او را به زندان و يا عذابي سخت، مجازات نمايي. ولي براي اينكه قضيه مخفي بماند و آبرويش حفظ شود به حضرت هشدار داد كه قضيه را ناديده گرفته، به احدي نگويد; از طرف ديگر بر اساس علاقهاي كه به همسرش داشت، با توجه به اينكه او را محكوم كرد و گناهكار معرفي نمود، دستور داد تا از خداي خود به خاطر اين گناه طلب مغفرت كند.